- نصیحت آمیز (گُ)
آمیخته با نصیحت. (ناظم الاطباء). ناصحانه: نصیحت خالص از ریا و صادقانه و وعظ نصیحت آمیز مشفقانه. (ترجمه محاسن اصفهان ص 94)
معنی نصیحت آمیز - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
نصیحت کن. پنددهنده. راهنما. نصیحت گر:
گرچه دل پاک و بخت پیروز
هستند ترا نصیحت آموز.
نظامی
گرچه دل پاک و بخت پیروز
هستند ترا نصیحت آموز.
نظامی
(نَ حَ)
لغت نامه دهخدا
عمل نصیحت آموز. رجوع به نصیحت آموز شود:
فصل دیگر نصیحت آموزی
پادشه را به فتح و فیروزی.
نظامی
فصل دیگر نصیحت آموزی
پادشه را به فتح و فیروزی.
نظامی
(زَ دَ / دِ)
لغت نامه دهخدا
مطابق صلاح کار. بر وفق مصلحت و مقتضا. آمیخته و توام با صواب و صلاح و خیرخواهی: دروغی مصلحت آمیز به که راستی فتنه انگیز. (گلستان چ فروغی ص 20).
ضرورت است به توبیخ با کسی گفتن
که پندمصلحت آمیز کاربندش نیست.
سعدی
ضرورت است به توبیخ با کسی گفتن
که پندمصلحت آمیز کاربندش نیست.
سعدی
آنچه توام با مصلحت باشد خیرخواهانه یادروغ مصلحت آمیز. دروغی که از روی صلاح و خیر اندیشی گویند: ملک... گفت آن دروغ وی پسندیده تر آمد مرا زین راست که تو گفتی که روی آن در مصلحتی بود و بنای این بر خبثی و خردمندان گفته اند: دروغی مصلحت آمیز به که راستی فتنه انگیز
قید خیرخواهانه، توام با مصلحت
پندآموز، پندده، عبرت آموز، ناصح
